دوره ی نورپردازی تخصصی رو با استاد دستوری شروع کنم ...
نمیتونم بگم که چقدر سر این کلاس عشق میکنم .. واقعا مبحث نور عجیب و فوق العادست و خیلی زود
برام انگیزه و علاقه ی لازم و ایجاد کرد..
چندوقتیه سر تمرین و اجرا نرفتم .. راستش از وقتی که ازدواج کردم همه چیزعوض شده و یکسری مسائل
در خصوص برخوردای رئیس خیلی ناراحتم کرده .. توقع داشتم شرایطمو درک کنه و با منی که این همه سال
از خیلی چیزام به خاطر گروه زدم منعطف تر باشه .. اما انگار همش دنبال بهونس!!
ترجیح دادم که یه مدت به کارای شخصیم برسم و بیشتر توو خونه و کنار احسان باشم...
که البته تا دیروز زیاد خونه نبودم به خاطر مسابقه ی بچه ها! :))
امروز هراسون از خواب پریدم و فکر کردم باید برم مدرسه اما بعدش یادم افتاد همه چیز تموم شده و امروز
روز آزادیه... کلی خوشحال شدم .. میتونم به کارای خونه و تمیز کاری و هفت سین و عید برسم .. :)