روزهای پایانی سال 1392 را میگذرانیم ...
سالی که اگر اندکی انصاف داشته باشیم باید بگوییم که خیلی خوب بود .
شکر خدا پازلی که به هم ریخته بود کم کم به لطف خدا در کنار هم چیده شد . ان اشاالله تصویری زیبا از این تکه های پازل دیده خواهد شد .
شکرت خدای من ...شکر .
من بنده ی خیلی خوبی نبوده ام ! گاه و بی گاه بد نافرمانی کردم (البته از روی جهل ) !
مثل همیشه ببخش ...
شنیده ام بهترین توبه ترک کردن فعل منجر به توبه است !
سعی کرده ام ... از تو برای ادامه مدد میخواهم ...
امیدوارم سال آینده سالی سرشار از عبادت و بندگی و دیدار باشد ... دیداری که بی شک دلچسب ترین دیدار خواهد بود !
منتظرم ، مهدی جان ...
گاه و بی گاه ، دل ، شدید بیتابت میشود ! حقش نیست به درد فراقت بسوزد !
هر دردی با بیخیالی آرام می شود جز درد فراق تو (البته برای مبتلایان ایم درد) !
درد فراق جز به دیدار آرام نگیرد ...
خدایا ...
تا ندیده ام آن صورت ماهگونش را ، مرا از این دنیا مبر ...
آرزو دارم حکومت را درک کنم و جز عاشقانی باشم که در رکابش فدا خواهند شد ...
آمین یا رب العالمین ...