loading...
هدایت
محمد بازدید : 7 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)
امروز صبح که از خواب بیدار شدم

گنجشکها دوباره پشت پنجره های خوابگاه خانه کرده بودند

و جیک جیک میکردند

دوباره زندگی

دوباره بهار


بیرون را هم که نگاه کردم دیدم اولین درخت خوابگاه شکوفه زده:)

خوشحال شدم

زمستان رفت

و باز طبیعت گفت

هرچند برهنگی زیباست

اما درخت باید برگ داشته باشد تا زیبا باشد

تا میوه دهد

تا ثمر داشته باشد

همین ...




پ.ن: چند روز پیش فاطمه کوچولو زنگ زد به پسر خاله اش "صاده"

چند جمله ای حرف زدیم

من فقط کلمه ی "تولد" را از بین حرفهایش فهمیدم و "صاده" و "خاله"

احتمالا داشت حال مامانم را می پرسید

خاله گوشی را که در دست گرفت گفت امروز تولدش بوده و فاطمه کوچولو خواسته من بروم پیش

اما من تهرانم و او یزد

:(


پ.ن 2: امشب عازم یزدم ...


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1057
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 304
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 362
  • بازدید ماه : 522
  • بازدید سال : 2,439
  • بازدید کلی : 17,586