loading...
هدایت

145-

محمد بازدید : 9 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)

دیشب   خواب دیدم  یه خواستگار قبل از علی اینا زنگ زده بوده خونمون .. 

یه خانومه نسبتا مسن و با شخصیت بوده .. گفته بود دوست دارم کارارو بی سرو صدا انجام بدیم

ولی به دلایل الکی ردش کرده بودیم

که دیگه بعدش علی اینا اومده بودن خواستگاریم .. تو خوابم چند وقتی میشد از علی جد اشده بودم!

رفته بودیم به مراسمی ... نمیدونم دقیق چی بود و چه جوری بود .. ولی کسی که اصلا فکرشو نمیکردم اونجا بود

اومد با من حرف زد .. گفت شمارتونو میخواستم که به مادرم بدم برای خواستگاری بیایم .. 

یه کم باهاش حرف زدم 

گفت چون منو خیلی ها میشناسن دوست دارم کارارو بی سروصدا انجام بدیم

یهو ذهنم جرقه زد

گفتم ببخشید این شماره خونه شما نیست ( شماره همون خانومی که ردش کرده بودیمو نشون دادم)

گفت چرا شماره خونه ماس

تو خواب تو دلم میگفتم ببین ندیده و نشناخته خواستگارمو رد کرده بودم .. اونم ... !!!!

دلم نمیخواست از خواب بیدار بشم .. خیی حس خوبی داشتم خیلی



+ خیره ایشاا.. ولی فکر کنم تعبیره خوابم این باشه که// اخه ما خیلی از خواستگارارو اجازه ندادیم بیان

تعبیرش اینه که ندیده و نشناخته نباید رد میکردیم .. باید میذاشتیم بیان





ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1057
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 860
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 918
  • بازدید ماه : 1,078
  • بازدید سال : 2,995
  • بازدید کلی : 18,142