مرد من نه بااسب سفید می اید نه با بنز سیاه
مردمن با دوپای خودش می اید
مرد من نه با حساب پر می اید ونه باشرکتی در فلان جای شهر
بلکه باغرور ومردانگی اش می اید
مرد من انقدرها هم رویایی نیست
یک ادم ساده که می شود از قامتش مغرور شد
که می شود خستگی هایش را فهمید
که چشمانش حرفی جز برای من ندارد
باید زن باشی تا بفهمی حتی یک شاخه گل وقتی از دست مردی می رسد که دستانش جز برای تونیست چه عشقی دارد!
هزار کادوی گران قیمت پیشکش!!!
باید زن باشی تا ببینی همان دست ها چیزی است فراتر از یک دست محکم
امن است و مطمئن...